افشین نوروزیه



زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست

سر فرا گوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر

که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم

اگر از خمر بهشت است وگر باده مست

خنده جام می و زلف گره گیر نگار

ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست





شکر ایزد را که دیدم روی تو

یافتم ناگه رهی من سوی تو

چشم گریانم ز گریه کند بود

یافت نور از نرگس جادوی تو

بس بگفتم کو وصال و کو نجاح

برد این کو کو مرا در کوی تو

از لب اقبال و دولت بوسه یافت

این لبان خشک مدحت گوی تو

تیر غم را اسپری مانع نبود

جز زره‌هایی که دارد موی تو

آسمان جاهی که او شد فرش تو

شیرمردی کو شود آهوی تو

شاد بختی که غم تو قوت او است

پهلوانی کو فتد پهلوی تو

جست و جویی در دلم انداختی

تا ز جست و جو روم در جوی تو

خاک را هایی و هویی کی بدی

گر نبودی جذب‌های و هوی تو

آب دریا تا به کعب آید ورا

کو بیابد بوسه بر زانوی تو

بس که تا هر کس رود بر طبع خویش

جمله خلقان را نباشد خوی تو



دلتنگ غروبی خفه بیرون زدم از در 
در مشت گرفته مچ دست پسرم را 
یارب به چه سنگی زنم از دست غریبی 
این کله پوک و سر و مغز پکرم را 
هم در وطنم بار غریبی به سر دوش 
کوهیست که خواهد بشکافد کمرم را 
من مرغ خوش آواز و همه عمر به پرواز 
چون شد که شکستند چنین بال و پرم را ؟
رفتم به کوی پدر و مسن مالوف 
تسکین دهم آلام دل جان به سرم را 
گفتم به سر راه همان خانه و مکتب 
تکرار کنم درس سنین صغرم را 
گر خود نتوانست زدودن غمم از دل 
زان منظره باری بنوازد نظرم را 
کانون پدر جویم و گهواره مادر 
کان گهرم یابم و مهد هنرم را 
تا قصه رویین تنی و تیر پرانیست 
از قلعه سیمرغ ستانم سپرم را 
با یاد طفولیت و نشخوار جوانی 
میرفتم و مشغول جویدن جگرم را 
پیچیدم از آن کوچه مانوس که در کام 
باز آورد آن لذت شیر و شکرم را 
چون بقعه اموات فضائی همه خاموش 
اخطار کنان منزل خوف و خطرم را 
درها همه بسته ست و به رخ گرد نشسته 
یعنی نزنی در که نیابی اپرم را 
مهدی که نه پاس پدرم داشته زین پس 
کی پاس مرا دارد و زین پس پسرم را ؟
ای داد که از آن همه یار و سر و همسر 
یک در نگشاید که بپرسد خبرم را 
یک یچه همسایه ندیدم به سر کوی 
تا شرح دهم قصه سیر و سفرم را 
اشکم به رخ از دیده روان بود ولیکن 
پنهان که نبیند پسرم چشم ترم را
میخواستم این شیب و شبابم بستانند 
طفلیم دهند و سر پر شور و شرم را 
چشم خردم را ببرند و به من آرند 
چشم صغرم را و نقوش و صورم را 
کم کم همه را در نظر آوردم و ناگاه 
ارواح گرفتند همه دور و برم را 
یکجا همه گمشدگان یافته بودم 
از جمله حبیب و رفقای دگرم را 
این خنده وصلش به لب آن گریه هجران 
آن یک سفرم پرسد و این یک حضرم را 
این ورد شبم خواند و آن ناله شبگیر 
وان زمزمه صبح و دعای سحرم را 
تا خود به تقلا به در خانه کشاندم 
بستند به صد دایره راه گذرم را 
یکباره قرار از کف من رفت و نهادم 
بر سینه دیوار در خانه سرم را 
صوت پدرم بود که میگفت چه کردی ؟
در غیبت من عائله دربدرم را 
حرفم به زبان بود ولی که نگذاشت 
تا بازدهم شرح قضا و قدرم را 
فی الجمله شدم ملتمس از در به دعائی 
کز حق طلبم فرصت صبر و ظفرم را 
اشکم به طواف حرم کعبه چنان گرم 
کز دل بزدود آن همه رنگ و کدرم را 
ناگه پسرم گفت چه میخواهی ازین در ؟
گفتم پسرم بوی صفای پدرم را

((شهریار))


  نظارت و بازرسی در کلام رهبری 
      
  
سرفصل‌های مهم سخنان مقام معظم رهبری در دیدار مورخه 6/2/82 با مسئولان سازمان بازرسی کل کشور
مسئولیت خطیر بازرسی: 
دوستان عزیزم (سازمان بازرسی) یکی از دشوارترین مسئولیت‌ها را در نظام اسلامی بر دوش گرفته‌اند.
این بار سنگین را و مسئولیت خطیر را مهم بشمارید و خدا را شکر کنید و با دقت و وسواس این وظیفه را انجام دهید. 

بازرسی، ابزار حسن مدیریت:
سازمان بازرسی کل کشور که یک دستگاه قانونی است و وجود و وظایف آن مدون است، باید در چشم مدیران کشور یک نقطه امید، اتکا و اعتماد به حساب بیاید. 
بازرسی یک نقطه‌ای است که همه مدیران کشور، در سطوح مختلف باید وجود آن را مغتنم بشمارند چون ابزار حسن مدیریت است. چون مدیران دلسوز و دارای هدف، از اینکه چشم‌ها و گوش‌هایی در دستگاه او با هوشیاری کامل به کارشان نظارت می‌کنند و نقاط را می‌بینند و منعکس می‌کنند، استقبال می‌کنند. 

صداقت در بازگو کردن عیب‌های همدیگر: 
انسان، خود متوجه عیوب خودش نیست. اگر در چهره، هیأت و لباس ما عیب باشد، آنکه در مقابل اوست بهتر می‌بیند. اگر یک مخبر صادق وجود داشته باشد که بگوید عیب شما اینهاست، ما خیلی خوشحال باید باشیم و قدر بدانیم.

هدیه کردن عیوب: 
حضرت امیرالمومنین(ع) می‌فرماید احبّ اخوانی من اهدی الی عیوبی. نشان دادن عیوب، هدیه کردن است. کانه یک لطفی است در حق او. منظور از عیوب فقط عیوب شخصی نیست بلکه عیوب مجموعه نیز هست. مدیر، وظیفه‌اش می‌داند که در مقابل عیوب از مجموعه‌اش دفاع کند. 

وم استقبال دستگاه‌ها از بازرسی: 
اگر یک دستگاهی است که می‌آید عیوب را می‌بیند، نگاه می‌کند و انعکاس می‌کند، باید استقبال کند. 
مجموعه دستگاه مجریه، مقننه و قضائیه از حضور بازرسان که یک نقطه قوت است، باید استقبال کنند چون حسن مدیریت آنها می‌تواند به وسیله این بازرسی، تحقق پیدا کند. 
مجلس که دستگاه اطلاعاتی و بازرسی کافی ندارد، باید کمک کند به بازرسی؛ همین‌طور قوه‌قضائیه که یک تشکیلات وسیعی که سر و کار با مردم دارد و به نسبت آن لغزش‌پذیری دارد. 

حوزه بازرسی و عدم تبعیض:
حوزه بازرسی نامحدود است و هیچگونه تبعیضی نباید باشد، مثل یک دوربین که خبرنگار همه منظره ها را می‌بیند. دستگاه رهبری و همه باید مورد مطالعه و مداقه در چارچوب قانون اساسی قرار گیرد؛
بنابراین نباید تبعیضی باشد. چون تبعیض این شائبه را به دنبال می‌آورد که بازرسی با هدایت خاصی صورت می‌گیرد. 

جلوگیری از انحراف و فساد یک اصل قطعی: 
اجازه انحراف و فساد به هیچ‌کس نمی‌دهیم، این به عنوان یک اصل قطعی و مسلم است و کسی که مسئولیتی را در نظام قبول کرد باید بر طبق آن مشی کند. 

ماهیت فساد:
ما که می‌گوییم فساد، این نیست که همه مأموریت‌های سازمان بازرسی منحصر در جستجوی فساد باشد، گاهی اوقات چیزی به نام فساد در دستگاه نیست ولی مدیر با توجه به امکاناتی که دارد، وظیفه‌اش را به خوبی انجام نداده است. 

دقت در رفتارها و برخوردها: 
کند کردن مجلس، قوه‌قضائیه و قوه مجریه که ابزارهای کارآمدی نظام هستند خطای خیلی بزرگی است. 
نباید بازرسی به این شبهه‌ها دامن بزند و شما هم از درون بازرسی متوجه باشید. گاهی خودمان باعث تضعیف می‌شویم، در رفتارها و برخوردها کاملاً دقت نکنیم.

چگونگی بازرسی و تعیین شاخص‌ها:
چگونه بازرسی کنیم؟ مطالبی را که آقای رئیسی گفتند درست است؛ کارشناسی و خبره‌وار، استفاده از مغزهای فعال و کارآمد، تعیین شاخص‌های زشت و زیبا و صحت و خطا و مراقبت از صحت عمل بازرسان؛ مسئله پیشگیری و تقدم آن بر بازرسی‌های مستمر بر بازرسی‌های فوق‌العاده و موردی. منتها، اینها به طور دقیق که در ذهن شماست به طور دقیق عمل کنید و مراق باشید تخطی نشود.

رعایت انصاف در بازرسی‌ها:
این همه مدیران صادق، خوب و صبور را نادیده گرفتن خیلی خطرناک است و مردم را بدبین می‌کند.
هر دو طرف قضیه، بد و مضر و خطرناک است، وسطی این است که با گوش و چشم تیز و شنوا و کارشناسی عالمانه همراه با اتقان و با استفاده از انسان‌های پاک و آسیب‌ناپذیر و در عین حال منصف بازرسی کنسم.

ترتیب اثر دادن به بازرسی‌ها:
اگر بازرسی، خوب بازرسی کند اما مدیران ترتیب اثر ندهند، مثل بازرسی نکردن است، و مجموعه نیروهای انسانی و زحمات آنان در بازرسی و هزینه‌ها به هدر می‌رود.

سازمان بازرسی هم نیاز به بازرسی دارد:
خود شما هم احتیاج دارید به بازرسی، یکی از دستگاه‌هایی که ممکن است خطاهای خود را نفهمد، همین بازرسی است. بعضی مدیران هم از بازرسی باکی ندارند بلکه از خدا می‌خواهند بیایند و بازرسی کنند، مثل دانش‌آموزی که درس‌هایش را خوب خوانده است از امتحان باکی ندارد.

هوشمندی در اعلام تخلفات:
دستگاهی که خیلی حسن عمل دارد، می‌توانید آن را شاخص کنید و نشان دهید. باید مراقب باشید، از بد جلوه دادن همه دستگاه‌ها، گاهی به گونه‌ای از فساد دستگاه صحبت می‌کنند که گویی همه‌ جا را فساد گرفته است. 
حقیقت مطلب را در وهله اول برای دستگاه مشخص کنید، نه افکار عمومی، این می‌شود یک تحرک جدی و هوشمندانه. 

برگزاری نمایشگاه بازرسی: 
کار نمایشگاه خیلی‌خوب است، یکی از کارهای مهم آن است که آن مدیر ذی‌ربط خوب و صادق را هم صحت کنید و به تعبیری او را جزو سازمان بازرسی بدانید. در دستگاه‌های گوناگون آدم‌های خوب و صادق خیلی هستند از آنها بهره بگیرید و منعکس کنید. این نمایشگاه خیلی تأثیر مثبت و خوبی بر روی مدیران ارشد نظام گذاشته است. 


خلاصه بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس، معاونان و مسئولان سازمان بازرسى کل کشور با ایشان

تاریخ :  06/12/1375


حضرت آیت‏الله ‏اى رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار رئیس، معاونان و مسئولان سازمان بازرسى کل کشور با ایشان، نظارت دقیق و کامل بر دستگاههاى مختلف کشور و انعکاس صحیح مشکلات و معایب را دو وظیفه اصلى سازمان بازرسى کل کشور خواندند و وجود این سازمان را تضمین‏کننده سلامت و صحّت عمل دستگاههاى مختلف برشمردند.
مقام معظم رهبرى در تبیین ضرورت نظارت و بازرسى بر هر مجموعه انسانى تصریح کردند: هر انسانى بجز معصومین، در معرض لغزش و خطا قرار دارد که البته هر قدر رتبه کارى و حساسیّت شغلى انسان بیشتر باشد، این لغزش خطرناکتر و گاه هلاکت‏بار است. بنا بر این باید همیشه ناظرى بر کارها و فعالیتهاى انسان وجود داشته باشد.
حضرت آیت‏الله ‏اى در همین زمینه افزودند: نظارت درونى و احساس حضور در محضر حقّ، مانع از تخلّف انسانها مى‏شود. اما این عامل در همه انسانها و به قدر کافى وجود ندارد. بنا بر این نظارت بیرونى از اهمّ مسائل تمامى جوامع بشرى است.
مقام معظم رهبرى دقّت و جامعیّت در بازرسى و نظارت و صحّت و امانت‏دارى کامل در گزارش مشکلات را، از ویژگیهاى ضرورى کار سازمان بازرسى کل کشور خواندند و افزودند: اگر با تضمینهاى قانونى به این گزارشها ترتیب اثر داده شود، سلامتى دستگاههاى کشور تضمین شده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامى روند کلى امور در کشور را داراى جهتگیرى صحیح خواندند و افزودند: به رغم این مسأله، سازمان بازرسى کل کشور باید بر اساس وظایف و اختیارات قانونى خود در هر جزء مجموعه ادارى کشور، حضور کافى داشته باشد و مانند چشمى سالم و دقیق، بر کارها نظارت کند و هیچ چیز نباید مانع این کار شود و هر کس در این راه مانعى ایجاد کند، حقیقتاً با اصلاح مخالف است.
مقام معظم رهبرى امانت‏دارى کامل بازرسان را در انعکاس مسائل، امرى کاملاً ضرورى و زمینه‏ساز جلب اطمینان دستگاهها و مؤثر شدن گزارشهاى بازرسى توصیف کردند و فرمودند: در نظارت و بازرسى باید مسائل مثبت و تشویق هم مورد توجه باشد. چرا که احساس وجود ناظرى دقیق و امانت دار، روحیه مقاومت در برابر فساد و وسوسه آدمهاى ناباب را در انسانهاى سالم تقویت و روحیه متخلفان را تضعیف مى‏کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامى تقویت جریان پایبندى به اصول و ارزشها را از دیگر آثار مثبت وجود دستگاه بازرسى برشمردند و تصریح کردند: بر خلاف دوران طاغوت که فساد حاکمیّت داشت، مبناى تشکیل نظام اسلامى بر صلاح و درستى است بنا بر این هیچگونه فسادى در هیچ جا قابل قبول نیست و سازمان بازرسى باید با گسترش نظارت بر همه دستگاهها در هر رده‏اى، بخصوص دستگاه اجرایى و قضایى، مراقبت کند که مطلقاً در هیچ گوشه‏اى، فساد وجود نداشته باشد.
حضرت آیت‏الله ‏اى همچنین از ایجاد بخش نظارت در دستگاه بازرسى کل کشور براى نظارت بر فعالیتهاى این دستگاه، ابراز خوشنودى کردند و افزودند: کسانى که در جایگاه نظارت بر مجموعه‏هاى انسانى و اصلاح امور هستند، باید در عمل و رفتار خود بسیار مراقبت کنند.


پسرم،گر گذاشتند اوباش
تو مدیر امور مالی باش
 
هر که یک سال بوده در این کار
شده نامش بلند و بارش بار
 
کام ِ آدم چو قند خواهد شد
بخت آدم،بلند خواهد شد
 
به حقوق تو می رسد برکت
برکت می دهند،بی حرکت
 
طرف التفات و مرحمتی
چون مدیرِ عزیز بی جَهَتی
 
می شوی مثل شهر رُم که به حتم
همه ی راه ها ،شود به تو ختم
 
همه از خشمت اجتناب کنند
داخل آدمت حساب کنند
 
به حضور تو اَند نامه نویس
همه،حتّی خود جنابِ رئیس
 
چون تویی صاحب حساب و کتاب
همگی می برند از تو حساب
 
همگان را به لطف توست وثوق
چون که در دست توست فیش حقوق
 
ترسد آن کس که بر تو بندد راه
که تو بنشانی اش به خاک سیاه
 
گرچه از بیم و ترس،خالی نیست
منصبی چون مدیر مالی نیست

 

زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

آموزش طراحی برچسب هولوگرام Melody W M A TV چسب قیری عایق ساختمان startupbio آهنگ های پیچ دی جی تورک 01 تا 30 منتظران ظهور Sharpener Nancy